شنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۰
بررسی ریشه‌های تاریخی تمایل دشمن به حجاب زدایی

حوزه/ نظام سلطه با هدف تسلط اقتصادی بر ایران، تمرکز خود را بر تهاجم فرهنگی گذاشته و حجاب را نشانه اصلی فرهنگ دینی ایران می‌داند. حجاب، روحیه مبارزه، حیا و مقاومت فکری جامعه را حفظ می‌کند و مانع اعمال سلطه‌ی کامل دشمن می‌شود.

خبرگزاری حوزه | نظام سلطه اگرچه در واقعیت مطلوبی جز تأمین منافع اقتصادی خود ندارد ولی طی سال‌ها تجربه‌اندوزی به این حقیقت پی برده که راه تسلط اقتصادی از سلطه‌ی فرهنگی می گذرد.

از این رو هجوم علیه فرهنگ دینی ایران را در رأس اهداف خود قرار داده است.

نظام سلطه با این تصور که تنها راه اعمال سلطه‌ی کامل بر ثروت ملی ایران، استحاله فرهنگ ایرانی_اسلامی است، به میدان نبرد با فرهنگ دینی گام نهاده و در این مسیر ثابت قدم مانده است.

پدیده‌ای که میرزای شیرازی پس از صدور فتوای توتون و تنباکو، انتظار وقوع آن را می کشید.

چرا که می دانست دشمن همیشه توجه خود را معطوف به نقطه‌ای می کند که از آن نقطه بیشترین ضربه را متحمل شده است.

بر همین اساس به درستی پیش بینی کرد که وقتی دشمن از طرف نهاد دین و صدور فتوای فقهی تنباکو دچار شکستی مهلک شده، مسلما تمام توان خود را صرف تهاجم فرهنگی و مقابله‌ی متقابل با نهاد دین خواهد کرد.

اکنون نیز علی رغم گذشت سالها از ورود جریان استعمار به ایران، همچنان شاهد تداوم تهاجم فرهنگی دشمن و در رأس آن تبلیغ گسترده به منظور حجاب زدایی هستیم.

بین تصویب قانون منع حجاب توسط عامل دشمن یعنی رضا شاه تا حمایت دشمن از ماراتن کیش فاصله‌ی تاریخی زیادی وجود دارد و ایران در حد فاصل این زمان همیشه شاهد تهاجم فرهنگی دشمن علیه حجاب بوده است.

نقش ویژه‌ی دشمن در پیشبرد پروژهٔ حجاب زدایی با توجه به این شواهد تاریخی کاملا روشن است اما ابهامات پرسش اصلی همچنان پابرجاست: ریشه های تاریخی گرایش دشمن به حجاب زدایی را در کجا باید جست؟

در این خصوص باید گفت بر اساس تلقی دشمن، تداوم حیات فرهنگ دینی از موانع اساسی اعمال سلطه است و تمرکز ویژه‌ی دشمن بر موضوع حجاب نیز ریشه در همین باور تاریخی دارد.

مشروح ماجرای تاریخی گرایش دشمن به حجاب زدایی بدین شرح است:

دشمنان خارجی در مقطعی از تاریخ معاصر ایران به این باور رسیدند که تداوم حیات فرهنگ دینی تهدیدی بزرگ علیه پروژه استعماری آنهاست.

از این رو در راه رفع مظاهر فرهنگ دینی از هیچ اقدامی دریغ نکردند.

این تلاش ها از بدو آغاز پادشاهی رضا شاه با جدیت بیشتری دنبال می شد.

رضا شاه که به لطف کودتای انگلیسی ها وارد عرصه قدرت شده بود، با تمام وجود ردای نوکری اجنبی را به تن کرد و مسئولیت اجرای سیاست های ضد فرهنگی دشمن را عهده‌دار شد.

روشنفکرانی همچون سید حسن تقی زاده نیز همگام با او از ضرورت ادغام فرهنگی ایران در غرب سخن گفتند:

ایرانی باید از فرق سر تا نوک پا غربی شود. ایرانی باید جسماً و روحاً باطناً و ظاهراً فرنگی شود.

در همین راستا حجاب به عنوان یکی از عالی‌ترین مظاهر فرهنگ دینی به نقطه‌ی کانونی تهاجمات فرهنگی دشمن تبدیل شد.

تداوم فرهنگ حجاب از جهات متعددی مانع اعمال سلطه‌ی دشمن بود.

اولا روحیه مجاهده و مبارزه علیه دشمن را در جامعه زن ایران تداوم می بخشید.

حجاب، ذهنیت دینی زنان ایرانی را حفظ می کرد و توجه آنان را معطوف به مبارزه علیه سلطه‌گرانی می کرد که به حکم علمای اسلام، در زمره‌ی کفار و دشمنان دین قرار داشتند.

اینگونه بود که زنان ایرانی چه در جریان پیروزی انقلاب و چه در جریان دفاع مقدس، در خط مقدم مبارزه علیه دشمن حضور فعال داشتند.

ثانیا حافظ حیا و عفت عمومی بود و جامعه ایران را از گرداب فرهنگ منحط غربی که غایتی جز پذیرش سلطه‌ی همه‌جانبه غرب نداشت، نجات می داد.

ایرانیان با این مقاومت فرهنگی، بیش از پیش آماده رویارویی با دشمن می شدند.

اینجا بود که حتی جاذبه‌های مادی فرهنگ غرب نیز نمی توانست آنها از مسیر مبارزه منحرف کند.

ثالثا از تسلط فکری دشمن بر ذهنیت جامعه ایرانی جلوگیری می کرد.

دشمن در صورت تسلط فکری، از هرگونه اقدام دیگر بی نیاز بود و در راه اعمال سلطه با هیچ مانعی مواجه نبود.

در چنین شرایطی حفظ حجاب، سلاح ایستادگی ایرانیان مقابل دشمن بود.

دشمن قصد داشت از طریق رفع فرهنگ حجاب، فرهنگ و اندیشه خود را بر ذهنیت ایرانیان غالب کند تا با تسلط فکری، حتی از اعمال زور نیز بی نیاز باشد.

رهبر انقلاب در تفصیل این مطلب معتقدند:

«استعمارگران از قرنهای شانزده و هفده که وارد سرزمینهای شرق- از جمله سرزمینهای اسلامی- شدند، برای اینکه بتوانند کاملا کمند اسارت را به دست و پای این ملتها ببندند و اسیرشان بکنند، شروع کردند آن‌ها را نسبت به گذشته‌ی خود، نسبت به داشته‌های خود، نسبت به مذهب خود، نسبت به آداب خود و نسبت به لباس خود بدبین کردن... یعنی دینش را، اخلاقش را، لباسش را، خطش را، گذشته‌اش را و مفاخرش را کنار بگذارد و فراموش بکند، اما فرهنگ غربی، آداب غربی، رسوم غربی، تفکر غربی و روش و منش غربی را بپذیرد»(۱۳۸۸/۰۲/۲)

محمدعرفان خانی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha